Document

بازگشت

زمان مطالعه : ۱ دقیقه و ۲ ثانیه

سایه شاعری بود از جنس مردم

سایه را در پشت دیوار بلند من دیده ام
در رثای رنج مردم مستمند  من دیده ام

گرچه تاریک است فضا ی آسمان در پشت ابر
چون ستاره پر فروغ در قید و بند من دیده ام

چشمه ای از نور بتابد همچو آبی پر زلال
چون رها در دشت و صحرا ارجمند من دیده ام

غوطه می خورد همچو غواص در دل دریای شهر
صید مروارید به دامش در کمند من دیده ام

گرچه ارام چهره اش ، و صحبتش گرم و لطیف
در درونش همهمه غوغا بلند من دیده ام

ارغوان ای شاخه ی خونین کجایی در فراق
شوق دیدار آتشینش چون سهند من دیده ام

هر کجا باشیم به غیر از خاک ایران غربتست
غیر از آن هرجا که دیدم سالمند من دیده ام

خانه دوست درکجا هر جا که باشد خانه است
ای حبیبم خانه ات در قلب مردم دردمند من دیده ام

هوشنگ ابتهاج «سایه» در رشت استان گیلان متولد شد هم ردیف و همسنگ دیگر شاعران بزرگ معاصر در آسمان شعر و ادب طلوع کرد و درخشید و آثاری از خود به جاگذاشت که بی شک در گنجینه ادبیات فارسی ماندگار خواهد بود هر چند در آغاز فعالیت ادبی به سبک نیما شعر می گفت ولی سرانجام سرودن غزل را برگزید و آن قدر پیشرفت کرد که بسیاری اشعارش را با حافظ اشتباه می گرفتند سایه شاعری بود از جنس مردم و برای مردم بنابراین درفلب مردم جاودانه شد
حبیب اله سلطانپور ۱۴۰۱/۵:۲۲

مقالات پیشنهادی